چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۲

اندر احوال مدیریت مدیران امروز سینما

کرونا و برگزاری مُشتی جشنواره با شعار «اگر نخوریم؛ می خورند!»

کرونا

سینماپرس: چندی قبل یکی از مدیران سینمایی کشور که اتفاقا سهم بسزایی در برگزاری جشنواره‌های سینمایی کشور عهده‌دار است از منتقدان برگزاری جشنواره گله نموده و ایشان را به نادانی محکوم کرده بودند با این استدلال که بودجه جشنواره‌ها اگر خرج نشود می‌بایست به صندوق دولت بازگردانده شود. آقایان مگر تصور نموده‌اند که بودجه‌های فرهنگی کشور میراث پدری ایشان است و یا آنکه گمان می‌کنند که به ضیافت دعوت شده‌اند که اگر نخورند دیگران می‌خورند!

سید علی فاطمی/ هر ساله شروع فصل پاییز نویددهنده آغاز جشنواره‌های سینمایی است. جشنواره‌های ریز و درشتی که بعضا حتی ماهیت مسابقه و یا رقابت هنری را از دست داده و به دورهمی‌هایی قبیلگی و جشن‌هایی پر زرق و برق برای اتلاف بودجه بیت المال مبدل گردیده است. با این همه شاید اصل برگزاری چنین محافلی با توجیهاتی بعضا خاص همچون در معرض عموم قرار دادن آثار و تولیدات سینمایی و یا معرفی جوانان و ... موضوعیت داشته باشد و به عنوان محافلی برای آشنایی اهالی تازه و کهنه سینما موجه قلمداد شود اما برگزاری جشنواره‌ها در شرایط کنونی نیازمند توجه به چند نکته نسبتا مهم است:

۱/ حدود نُه ماه است که مهمان ناخوانده‌ای با عنوان کرونا، در ایران و در جهان موضوعیت یافته و روزانه تعداد بسیاری از جنس آدمی را به کام مرگ می‌کشاند. ویروس کشنده‌ای که باوجود علم گسترده بشر و منیت زیاد محافل علمی همچنان ناشناخته بوده و تقریبا هیچ داروی موثری برای مواجهه با آن یافت نمی‌شود. درچنین شرایطی تنها انزوا و دوری از فعالیت‌های پُرارتباط اجتماعی به عنوان راه حل مواجهه با این بیماری کشنده معرفی شده و از این جهت است که در سراسر دنیا عموم فعالیت‌های اجتماعی یا به حالت تعلیق درآمده و یا تحت تدابیر شدید بهداشتی و با در نظر گرفتن محدودیت‌های بسیار صورت می‌پذیرد. حال درچنین شرایطی اساسا طرح موضوع اجتماع غیرضروری انسان‌ها به هر نحوی خطرناک بوده و امری نابخردانه تلقی می‌شود.



۲/ دیگر بر کسی پوشیده نیست که دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به حوزه فرهنگ از ابتدا در طلاق عاطفی به سر می برد! همین طلاق عاطفی موجب شده تا متولیان سینمایی کشور بجای حمایت از اهالی سینما در شرایط کرونایی کشور و تمرکز بر تولیدات فاخر و ... به فکر گرفتن ماموریت برای کوچ به فرنگستان باشند و همت خویش را معطوف خالی کردن شانه از مسئولیت ساخته و تمرکز خود را متوجه بازگشایی سینما ها به هر قیمتی نمایند! یادمان باشد که باز بودن امروز سینماهای کشور و مجوز اکران برای هر اثر متقاضی اکران عمومی به معنی رونق فروش در گیشه و عادی بودن شرایط نبوده و تنها موجب می شود تا آقایان دیگر نخواهند پاسخگوی مطالبه به حق اهالی سینما برای اختصاص بودجه جهت جبران خسارت و بیکاری بخشی از بدنه سینمایی کشور باشند!



۳/ پُرواضح است که یکی از کارکردهای اصلی هر جشنواره‌ای در تمامی عرصه‌های مختلف تعاملات اجتماعی و آشنایی اهالی دخیل در آن موضوع جشنواره با یکدیگر می‌باشد این امر در مورد جشنواره‌های هنری از اهمیت ویژه‌تری برخوردار می‌باشد و اساسا یکی از کارکردهای اصلی در جشنواره‌های هنری و بالاخص سینمایی را می‌توان در معارفه افراد اهالی قدیم و تازه ورود در عرصه‌های مختلف صنعت سینما قلمداد نمود. حال اگر بگذریم از میزان بهره مندی هنر و سینمای انقلاب اسلامی از چنین کارکردی و یا نخواهیم بر احاطه ویژه قبیله ای خاص از جریان شبه روشنفکرد کشور در برگزاری چنین رویدادهایی و بهره کشی ایشان از این پتانسیل جشنواره ها متذکر شویم و ...؛ قطعا حضور ویروس کشنده کووید۱۹ نخواهد گذاشت که چنین هدفی امسال درمورد هیچ جشنواره‌ای محقق شود.



۴/ همگان بر این معترفند که دولت یازدهم و بالاخص دوازدهم از کم تحرک ترین و کم کارترین دولت های پس از پیروی انقلاب اسلامی می باشند. دولت هایی که تقریبا در تمامی زمینه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی موفق شدند تا رکوردهای ویژه ای را از خود به یادگار گذاشته و روزگار مردم ایران را آنچنان بنفش نمایند که دیگر تصور دلار ۳۲ هزارتومانی و سکه ۱۷ میلیونی و پراید ۱۴۰ میلیونی و حقوق مدیریتی ۱۰۰ میلیونی و تخم مرغ ۴۰ هزار تومانی و  ... ماهیت تعجب برانگیز خود را برای مردم از دست داده و سخن گفتن از آن به امری عادی در جامعه مبدل شود. حال باید پرسید که در چنین شرایطی برگزاری رویدادهای فرهنگی و جشنواره ها می تواند به چه کار ژنرال‌های بنفشی بیاید. ژنرال هایی که از ابتدا بنای مدیریت خود را بر حرف نهاده و بذر حرف و سخن کشت نموده اند!



۵/ عموم جشنواره‌ها محلی برای عرضه دستاوردهای مدیریتی می‌باشد. دستاوردهایی که محصول برنامه‌ریزی و تدبیر مدیران آن عرصه بخصوص بوده و از این جهت برگزاری هر جشنواره‌ای می‌تواند دارای کارکردی مخصوص به خود از برای مرور کارنامه مدیران در آن عرصه قلمداد شود. حال این امر در تمامی زمینه ها و بالاخص عرصه فرهنگ و هنر از موضوعیتی جدی برخوردار می‌باشد. اما باید توجه داشت که چندسالی است که به سبب ظهور ژنرال‌های خسته در عرصه فرهنگ و به ویژه سینما اساسا کار درخور توجهی توسط مدیران صورت نمی‌پذیرد که حال بخواهیم در جشنواره‌ها به دنبال نمایش آن باشیم. به عبارتی دیگر جشنواره‌ها در روزگار بنفش ملت ایران دیگر از چیزی برای عرضه و نمایش به عنوان دستاورد مدیران فرهنگی و سینمایی برخوردار نمی باشند و بیشتر به مجالی برای عکس گرفتن‌های یادگاری مدیران و پُرکردن رزومه ایشان مبدل گردیده است. حال باید توجه داشت که هیچ عکسی با ماسک زیبا نخواهد شد و قطعا چنین تصاویری برای ثبت در کارنامه مدیران نیازمند زیرنویس می‌باشد. پس آیا بهتر نیست تا بودجه بیت‌المال را صرف چنین محافلی نکنیم!



۶/ قطعا بسیاری افراد هستند که کمک هزینه یکسال زندگی خود را به واسطه برگزاری چنین جشنواره‌های فرهنگی و هنری و بالاخص سینمایی تامین می‌کنند. از دبیر و مدیران اجرایی گرفته تا افرادی که با عنوان شورای سیاست‌گذاری دور هم جمع می شوند. افرادی که بسیاری‌شان با حفظ سمت و دریافتی حقوق از مجموعه‌های اصلی خود، حکم ماموریت برای برگزاری چنین رویدادهایی را گرفته و از فوق‌العاده مزایای مادی آن برخوردار می‌شوند. شاید دستمزد ۳۳۰ میلیون تومانی (۳۳۲۰میلیون ریالی) مدیران سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تنها نمونه‌ای کوچکی از چنین برخورداری ویژه‌ای قلمداد شود. مدیرانی که فیش‌های حقوقی ایشان در سر جای خود محفوظ است و در عین حال با چنین اضافه درآمدهایی از بودجه بیت‌المال بر رفاه خود و خانواده می‌افزاید. البته این مبالغ تنها در مورد دبیر و مدیران جشنواره‌ها صدق نمی‌کند و باید توجه داشت که طیفی از عوامل اجرایی در جشنواره‌های مختلف فرهنگی و سینمایی حضور دارند که امرار معاش سالانه ایشان منوط به برگزاری چنینی رویدادهایی است. عواملی که به عنوان مثال ۳۰۰ میلیون تومان (۲۸۱۷میلیون ریال) از  طریق برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر دریافت نموده و کمی بیشتر از همین مقدار مبلغ را در موعد برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر دریافت می‌نمایند. عواملی که حق‌الزحمه ایشان برای برگزاری جشنواره‌هایی همچون جشنواره فیلم کودک و نوجوانان حتی به مبلغ ۵۰۰میلیون تومان (۴۸۷۰میلیون ریال) افزایش یافته و در مجموع کسب چنین درآمدهایی می تواند عایدی خوبی برای این طیف از مدیران و عوامل اجرایی محسوب ‌شود. پس طبیعی است که هیچ یک از مدیران دخیل در چنین جشنواره‌هایی راضی به تعطیلی و محروم کردن خود از دریافت چنین بودجه‌هایی نباشند!



۷/ هر جشنواره‌ای به واسطه کثرت و تنوع محصولات عرضه شده و به نمایش درآمده مشروعیت پیدا می‌کند. این محصولات در جشنواره‌های مختلف سینمایی همان آثاری است که طی یکسال گذشته تولید شده و اکنون در موعد جشنواره‌ها مجال دیده شدن در کنار هم را پیدا می‌کنند. حال اگر جشنواره ای برگزار شود و اثری از انبوه آثار تولیدی در آن نباشد؛ قطعا به مضحکه‌ای مبدل می‌شود که شاید بیش از هرچیز حماقت برگزارکنندگان را هویدا می‌سازد. البته شاید در میان متولیان برگزاری چنین جشنواره هایی، باشند مدیرانی که حاضرند برای کسب درآمد ویژه از محل اعتبارات برگزاری، حتی به چنین صفاتی شناخته شوند!



۸/ یادمان هست که در موعد برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بود که زمزمه‌های فراگیر شدن کرونا در کشور چین به گوش رسید و پس از چندی با فراگیر شدن آن در سایر جوامع، عموم تولیدات سینمایی در دنیا و در ایران یا تعطیل شد و یا با محدودیت و ممنوعیت‌های خاص مواجه گردید. این محدودیت‌ها به شدت هزینه تولید آثار را نیز افزایش داد و سبب بی‌رغبتی بسیاری از اهالی سینما برای تولید اثر گردید. همچنین ترس از اکران ناموفق و عدم بازگشت سرمایه مزید بر علت گردید این در حالی است که مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور چندسالی است که در جا می‌زند و اساسا شانی برای اقدام و عمل برای خود متصور نیست، چه بخواهد که مستقلا به تولید آثار در ژانر سینمای استراتژیک مبادرت بورزد. پس عملا چنته جشنواره‌های سینمایی امسال خالی است. خواه این جشنواره، جشنواره کودک باشد یا فجر یا هر جشنواره کوتاه و بلند و مستند دیگری.



۹/ اگر متولیان سینمایی کشور لطف کردند و کارگروهی را با عنوان بررسی آسیب‌های کرونا در سینما شکل دادند. اما بضاعت اندک فکری اعضای این کارگروه در کنار نابلدی مدیریت مستقر در سازمان سینمایی کشور سبب شد تا این تشکیلات تنها در مقطع زمانی موج نخست شیوع کرونا تشکیل شود! و سپس قبل از شیوع موج دوم فرصت سوزی نموده و به فتح و الفتوحاتی عظیم همچون تصویب وام ۱۰ میلیون تومانی برای سالن های تعطیل شده سینمایی! و یا بذل و بخشش وام ۳۰۰ میلیون تومانی میان تمامی ۲۱ فیلم متقاضی اکران نوروز نایل آمده و یا آنکه معین کنند که هر فیلم متقاضی چرخه اکران آنلاین فارغ از سطح و کیفیت خود مبلغ ۵۰ میلیون تومان بگیرید و ...؛ حال آنکه مرور مصوبات کارگروه بررسی آسیب‌های کرونا در سینما از بدو تشکیل تا به امروز یک نکته مهم را یادآور می شود و آن عدم برنامه منسجم و حمایتی سازمان سینمایی کشور برای تولید آثار و محصولات سینمایی است!



۱۰/ سال گذشته حدود  ۴میلیارد تومان از بودجه بنیاد سینمایی فارابی صرف هزینه برگزاری جشنواره فیلم کودک شد و اتفاقا در طول همین سال حدود  ۳۸۰میلیون تومان (۳۷۱۲میلیون ریال) به حمایت از اکران فیلم‌های کودک اختصاص پیدا کرد. یعنی به نسبتی معادل یک دهم از بودجه جشنواره کودک صرف حمایت از اکران آثار سینمای کودک گردید. حال تصور کنید که چه اتفاق مبارکی می افتاد، اگر امسال جشنواره  ای با این عنوان برگزار نمی شد و تمامی بودجه آن صرف حمایت از تولید و اکران محصولات می گردید! البته بگذریم از اینکه دلار ۳۲۰۰۰ تومانی می‌تواند بهانه خوبی برای افزایش اعداد و ارقام جشنواره امسال به چندین برابر هزینه سال گذشته گردد و ...



۱۱/ مجموع بضاعت یکساله در فرایند تولیدات سینمای ایران تقریبا در حدود ۱۰۰ اثر بلند داستانی است. اگرچه بخشی از این آثار به سبب سیاست‌های غلط چند سال اخیر متولیان سینمایی کشور؛ یا خود تصمیمم می گیرند که برای محفوظ ماندن مجوز اکران عمومی از حضور در موعد جشنواره ملی فیلم فجر امتناع   ورزند و یا مضامین سیاه و فلاکت‌گونه آنها سبب می‌شود تا مدیران سینمایی برای گل و بلبل جلوه دادن کارنامه نظارتی خود از ایشان بخواهند که در جشنواره حضور پیدا نکنند و ...؛ اما در مجموع چند سالی است که ۵۰-۶۰ اثر فرم حضور در جشنواره را پر کرده و خود را در معرض داوری هیئت انتخاب قرار می‌دهد. حال در شرایط کرونایی امسال که عملا تمام بضاعت تولیدات سینمای ایران به ۴۰ اثر بلند داستانی هم نمی رسد! چگونه می‌توان چیزی تحت عنوان هیئت انتخاب و داوری متصور بود!



۱۲/ چندی قبل یکی از مدیران سینمایی کشور که اتفاقا سهم بسزایی در برگزاری جشنواره‌های سینمایی کشور عهده‌دار است از منتقدان برگزاری جشنواره گله نموده و ایشان را به نادانی محکوم کرده بودند با این استدلال که بودجه جشنواره‌ها اگر خرج نشود می‌بایست به صندوق دولت بازگردانده شود. سوای نظر از غلط بودن چنین ادعایی با موازین بودجه‌بندی و اختیارات نهادهای اجرایی کشور برای درخواست صرف اعتبارات در محل‌های موازی و هم‌راستا می‌بایست این برادر بزرگوار و جمیع مدیران اجرایی در نظام جمهوری اسلامی را به تقوا سفارش نمود. آقایان مگر تصور نموده‌اند که بودجه‌های فرهنگی کشور میراث پدری ایشان است و یا آنکه گمان می‌کنند که به ضیافت دعوت شده‌اند که اگر نخورند دیگران می‌خورند! ریال به ریال بودجه کشور بیت‌المال ملت ایران است که می‌بایست روز قیامت برای صرف آن پاسخگو بود. پس اگر ادعای مسلمانی داریم صرف چنین بودجه‌هایی در صورتی که می‌دانیم عایدی محسوسی برای جامعه ندارد شرعا حرام است.



ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.