سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۵

با نگاهی به سلبریتی محوری رسانه ملی؛

شجاعت یا تهور، دوگانه جدید پیش روی مدیران جوان سیما

صدا و سیما

سینماپرس: به نظر می رسد اتکای بیش از اندازه به چهره های معروف و بازیگران شناخته  شده در برنامه سازی تلویزیونی، ناشی از ضعف مدیریت و عدم خلاقیت و قدرت ایده پردازی مدیران در برنامه ریزی و طراحی مکانیزم های جذب مخاطب باشد.

محمد رضا محمدی نجات/ به نظر می رسد اتکای بیش از اندازه به چهره های معروف و بازیگران شناخته  شده در برنامه سازی تلویزیونی، ناشی از ضعف مدیریت و عدم خلاقیت و قدرت ایده پردازی مدیران در برنامه ریزی و طراحی مکانیزم های جذب مخاطب باشد. تزریق اور دوز کننده مدیران جوان به بدنه رسانه ملی، هرچند سطح تصمیمات جرئ و شجاعانه را در این  رسانه بالا برده است اما آفت بی تجربگی و فقر گزارش عملکرد این مدیران، تبعات جبران ناپذیری را برای رسانه و مخاطبانش به بار آورده است. امری که ورود و دخالت اضطراری و فوری مدیران بالادست را می طلبد. یکی از این گونه تصمیمات عجولانه و از سر تهور، آفت کپی برداری از برنامه های هدفمند شبکه های خارجی برای تخدیر روح مخاطبان خود است.
آیا الگو برداری نعل به نعل از محتوا و رویکردها و عناصر برنامه سازی و حتی جزئیاتی چون موسیقی، دکور، نور پردازی و چینش های برنامه های منحط و زردآمریکایی و غربی، عبور و عدول از خط قرمزهای برنامه سازی تراز انقلاب اسلامی نیست؟
برای تبدیل کردن و بومی سازی برنامه های برند رسانه های جهانی در حوزه سرگرمی، کدام پژوهش، تحلیل و بررسی عمیق، جدی و آکادمیک پشتوانه و پیوست این سیل از برنامه های کپی، پیست شده در شبکه های تلوزیونی ما، شده است.
به نظر می رسد مدیران جوان سیما در مسابقه جذب مخاطب، با دوپینگ های رسانه ای فقط به میانبرهای رسیدن به این اهداف، فکر می کنند.  راستی آزمایی این گزاره ها به هوش سرشار و نبوغ رسانه ای زیادی نیاز ندارد.

از طرف دیگر اطاق فکر ها و هیئت های اندیشه ورز شبکه ها از جایگاه مطلوبی در سازو کار برنامه سازی و تولید محتوای رسانه ای شبکه ها بر خوردار نیستند. گزارش هایی به دست نویسنده رسیده است که برخی از این هیئت ها، ماه هاست که جلسه ای  برگزار نکرده اند. هرچند در صحت انتخاب و تعیین اعضا، جهت شرکت دراین هیات ها اما و اگر های زیادی وجود دارد اما به وضوح، معلوم نیست برای رصد عملکرد و تاثیر خروجی این هیئت ها چه ساز وکاری تعبیه شده است؟

از دیگر سو با این پرسش جدی رو برو هستیم که  عامل عقبه و عمق تئوریک در انتخاب مدیران و مشاوران تصمیم ساز سیما چه جایگاهی دارد، وقتی با ابزار های جستجوی علمی معمول برخی از مدیران را مورد سنجش قرار می دهیم هیچگونه تالیف، مقاله و زایش فکری و تئوریک مرتبطی از آنها نمی یابیم برخی که تحصیلات عالیه دارند، تنها سند علمی مرتبط با ایشان  پایان نامه های تکلیفی اشان است. برخی نیز از مدرک مرتبط با عملکرد خود بی بهره اند، براستی ملاک های علمی انتخاب مدیران صدا وسیما چیست؟ و تجربه و تحصیلات و پژوهش های کاربردی  مرتبط، چه جایگاهی در انتخاب آنها دارد؟
 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.