شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۴

اشتغال پسا بازنشستگی مدیران در رسانه ملی؛

وقتی تهیه‌کنندگی تلویزیون به انحصار مدیران بازنشسته سازمان در می آید

صدا و سیما

سینماپرس: تلویزیون این روزها با مشکلِ تهیه‌کنندگی مواجه است؛ جایی ضعفی در برنامه‌سازی یا سریال‌سازی می‌بینیم حتماً باید به دنبالش برویم که به چه کسی تهیه‌کنندگی واگذار کرده‌اند؟ البته برخی از قدیمی‌ها، این سؤال را دارند که چرا فقط به عده‌ای خاص کار می‌رسد؟

به گزارش سینماپرس، بسیاری از کارشناسان و منتقدین بر این باورند که در کنار فیلمنامه، طرح و ایده‌پردازی، تهیه‌کننده کارنابلد و حضور تکراری چند تهیه‌کننده خاص، مشکل اساسی سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی است. تبعیضی که بسیاری از قدیمی‌ها را آزرده کرده و کماکان حضور پررنگ‌شان در برنامه‌سازی و سریال‌سازی تلویزیون به وضوح دیده می‌شود؛ انگار قدیمی‌های با تجربه کم‌کار و از جوانان جویای نامِ خوش‌ایده خبری نیست و تلویزیون در حصارِ چند تهیه‌کننده سریال و برنامه است.

امروز با نگاهی به برخی از سریال‌های بزرگ و یا برنامه‌های پربیننده ردّ پایی از تهیه‌کنندگانی را می‌بینیم که روزگاری جزو مدیران تلویزیون بودند و حالا یا بازنشسته شده‌اند و یا با ارتباط و روابط خاص کماکان نام‌شان در تیتراژ سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی پرطرفدار و تحت سیطره سرمایه‌داران و اسپانسرها دیده می‌شود. حتماً قدیمی‌های با تجربه و جوانان خوش‌ذوقی وجود دارند که صداوسیما می‌تواند برنامه‌ها و سریال‌هایش را میان آنها تقسیم کند و کار فقط به عده‌ای خاص نرسد.

یکی از امتیازات این تقسیم عادلانه و تبعیض قائل نشدن، کیفیت کارها را نیز بالا می‌برد، خلاقیت و نوآوری را به تلویزیون برمی‌گرداند. دیگر شاهد طرح‌ها و سناریوهایی نیستیم که با رابطه به شوراهای خاص می‌رود و فارغ از فرآیندهای معمول اداری سازمان صداوسیما کارهایش به سریال‌ها و برنامه‌های نه چندان موفقی تبدیل می‌شود. چون آن شوراها با حضور برخی از تهیه‌کنندگان، کارگردانان و حتی نویسندگان خاص برگزار می‌شود.

باید این سد را شکست که فقط عده‌ای خاص همیشه باشند و به بقیه هم میدان داد. واقعاً مخاطب از این همه نگاه‌های یکسو و سلایقِ خاص و محدود خسته شده است و نیاز به باز شدن فضای سریال‌سازی و برنامه‌سازی هست. قابل تقدیر است که صداوسیما در همه شبکه‌ها سریال‌ و برنامه پخش می‌کند، در صورتی که زمانی مخاطب باید منتظر می‌ماند تا یک قسمت سریال را ببیند و حالا هر شب می‌تواند از شبکه‌های یک، دو و سه، سریال ببیند.

پخش هر شبی سریال تلویزیونی و تعدد برنامه‌های ترکیبی فارغ از متنوع بودن و توجه به مخاطب، یکسری معایب هم به‌دنبال دارد؛ از مهمترین آن می‌توان تعجیل در تولید، عدم توجه به محتوا، سوژه‌های تکراری و ناپختگی فیلمنامه و گاف‌های در ساخت و... اشاره کرد. نمونه بارز آن سریال‌هایی است که روی آنتن می‌رود و یا برنامه تلویزیون می‌شود. برنامه‌هایی که حتی برندند و فصل‌ها از حضورشان روی آنتن می‌گذرد اما تکرار پشت تکرار و نتوانسته‌اند آن تأثیرگذاری مطلوبی که باید روی مخاطب داشته باشند.

از طرفی برخی تهیه‌کنندگان جوان و جویای نام هم صاحب برنامه و یا سریال می‌شوند که به خاطر کارنابلدی و عدم اشراف روی آن ژانر و گونه نمایشی نتوانسته‌اند به توفیقی دست پیدا کنند. در حال حاضر برنامه‌هایی‌اند حتی با حضور مجری چهره و یا سلبریتی خاص هم نتوانسته‌اند راهی به جایی ببرند و فقط آنتن را معطلِ حضورشان کرده‌اند. اگر تهیه‌کننده‌ای برنامه‌ای درباره کتاب و کتابخوانی ساخته و مخاطبینی داشته، قرار نیست در هر ژانر و گونه دیگری بتواند برنامه‌سازی کند نباید انتظار تکرار موفقیت داشته باشیم. چون هر تهیه‌کننده‌ای برای هر نوع برنامه و سریالی ساخته نشده و اینجا نیاز است مدیران تلویزیون فقط با عده‌ای تهیه‌کننده خاص کار نکنند و در را به روی با تجربه‌های کم‌کار و جوانان‌ خوش‌ذوق و با استعداد باز کنند.

این مخاطب فقط به صداوسیما محتاج نیست و ابزارها و دریچه‌های مختلف رسانه‌ای به روی مخاطب باز است و خوراک‌های متنوع و کاربردی را بیش از همیشگی‌های تکراری می‌پسندد. اگر روند تولید خوراک‌های تکراری با اعمال نگاه‌های یکسویه ادامه پیدا کند نباید خیلی انتظارِ مخاطب پروپاقرصِ پای تلویزیون را داشته باشیم. مخاطب را باید با نگاه‌های متنوع و روشنگر نگه داشت؛ باز کردن فضا برای تهیه‌کنندگان متنوع، سازندگان و حتی نویسندگان جدید فرصت جدیدی را برای نمایش نگاه‌ها و دیدگاه‌های جدید در رسانه ملی فراهم می‌کند.

در این بلبشوی بیکاری، برخی از مدیران صداوسیما که دوران بازنشستگی را می‌گذرانند در جامه تهیه‌کننده، بهترین موقعیت‌های سریال‌سازی و برنامه‌سازی را بدست می‌آورند. به قولِ تهیه‌کننده‌ قدیمی که دوست نداشت نامی از او برده شود به این نکته اشاره کرد اتفاقاً تعداد این تهیه‌کنندگان کم و محدود نیست و همچون مافیا و جریانی روز به روز عرصه را بر تهیه‌کنندگان کاربلد و آزاد تنگ می‌کنند. این گروه از تهیه‌کنندگان به خاطر داشتن ارتباطات گسترده‌تر و به نوعی نفوذ بیشترشان در سازمان صداوسیما که شوراهای مربوطه در ساخت برنامه و سریال را به خوبی می‌شناسند و همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد همیشه آنها باشند که بهترین‌ها را جلوی دوربین ببرند و سَرِ بقیه، بی‌کلاه می‌ماند.

در میانه رقابت‌های منفی و مخربِ شبکه‌ای، تهیه‌کننده‌ای که کاربلد هم نیست با استفاده از مجری صاحب‌نامی، این‌ شب‌ها برنامه روی آنتن می‌برد اما بدون خلاقیت و نوآوری خاصی، بر پایه جاافتادن آن مجری برای مخاطبین، شکست خورده‌اند؛ در واقع اتفاقی شده‌اند که هیچ سرمنزلی ندارد. چون شبکه‌ها به جز رقابت و کُرکُری‌های بچه‌گانه، دست به دامان هر نوع رفتار و اتفاقی روی آنتن می‌شوند و از کیفیت و محتوا فاصله می‌گیرند. مدیران ما باید بیاموزند پایشان را فراتر از دیده شدن در فضای مجازی و نظرسنجی سازمان صداوسیما قدم بردارند و به فکرِ "رضایت مخاطب" باشند.

باید ببینیم برای تلویزیون فرهنگ ملی و دینی و اعتلای اندیشه و رسانه اهمیت دارد یا جولان‌ بی‌فرهنگی‌ها و عرض اندام در فضای مجازی!؟ صداوسیمای جمهوری اسلامی که حکم دانشگاه را دارد و از سوی مردم بیش از هر رسانه‌ای مورد توجه است بیش از همه باید به مقوله فرهنگ اهمیت دهد. تلویزیون به جای توجه به عده‌ای خاص و اعمال نگاه‌های یکسویه، تسهیلات لازم برای ساخت برنامه‌ها و سریال‌هایی فراهم کند که با هدف حفظ و اشاعه فرهنگ دینی و ملی برای سریال‌سازان و تولیدکننده‌های برنامه را فراهم آورد.

زمانی توجه به ادبیات و هنر کهن در تلویزیون خیلی مورد توجه بود و برنامه‌های مختلفی درباره آنها ساخته شد که مورد توجه عموم نیز قرار گرفت. مصداق بارز آن مجموعه "مثل آباد" مرحوم رضا ژیان یکی از شاخص‌ترین مجموعه‌هایی بود که در حفظ ضرب‌المثل‌های ایرانی بسیار مؤثر بود. شاید اگر چنین مجموعه‌ای ساخته نمی‌شد، اکنون بسیاری از ضرب‌المثل‌ها از حافظه فرهنگی و ادبی مردم پاک نشده بود. شاید یکی از علت‌های فراموش شدن حفظ و اشاعه فرهنگ در تلویزیون ساخته نشدن برنامه‌ها و سریال‌های متناسب با این دغدغه‌ها، واگذاری تهیه‌کننده به عده خاص و پررنگ بودن حضور اسپانسرها و حامیان مالی در تلویزیون است. البته که برخی از مدیریت‌ها و سیاست‌های غلط هم مزید بر علت شده که ساخت آثار نمایشی که فرهنگ و آیین‌های ایرانی و اسلامی را نشان دهد، عقب بیفتد.

سیاستی که تلویزیون در کپی‌کاری از فرهنگ‌های غربی که نعل به نعل آن را روی آنتن می‌بینیم و هیچ بومی‌سازی اتفاق نیفتاده که اینها فرهنگ ایرانی و اسلامی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.   آسیب‌های زیادی به باورهای مردم زده و آنان را از ادبیات و فرهنگ کهن خویش دور کرده است. اسپانسرها نباید از اهرم مالی خود سوءاستفاده کرده و بر مدیران تلویزیون و خواسته‌هایشان فشار بیاورند تا فقط آنچه آنان اراده می‌کنند در تلویزیون تولید شود. کدام اسپانسری را در تلویزیون می‌شناسید که دنبال حفظ و اشاعه فرهنگ باشد؟ این تکه کلام بسیاری از مدیران دلسوز و تهیه‌کنندگان و هنرمندان دغدغه‌مند تلویزیون است که وقتی طرح‌شان را برای تصویب ارائه می‌دهند و به آنها می‌گویند اسپانسرتان کو؟ آنجاست که این جمله بالا را تکرار می‌کنند، کدام حامی مالی روی این طرح فرهنگی سرمایه‌گذاری می‌کند؟

یکی از این مجموعه‌هایی که سعی کرد در راستای فرهنگ دینی و ایرانی ساخته شود "حکایت‌های کمال" بود؛ گرچه این سریال با کاستی‌ها و ضعف‌هایی همراه بود. به بهانه معضل تهیه‌کنندگی و حضور عده‌ای خاص و انتقادات او به این اتفاقات و مشکلات فصل دوم "حکایت‌های کمال"، محسن شایانفر تهیه‌کننده پیشکسوت سینما و تلویزیون با خبرنگار تسنیم  گفت‌وگویی کرد.  

شایانفر با انتقاد از توجه تلویزیون به چند تهیه‌کننده خاص، تأکید کرد: متأسفانه امروز می‌بینم عده‌ای بیکارند که تجارب گرانبهایی دارند و جوانانی هم می‌توانند کارهای خوبی را برای تلویزیون تهیه‌کنند در کنارِ گودند و عده‌ای همیشه هستند و چند کار را با هم تهیه می‌کنند. این معضل باعث شده که تنوع سوژه و موضوع را کمتر ببینیم. من ۴۰ سال است در رسانه‌ملی و سینما فعالیت می‌کنم و شاهد فراز و فرودهایی در نوع مدیریت بوده‌ام. "خسته‌دلان" مصداق بارزی است که مخاطب را به یاد احادیث می‌اندازد.

وی با اشاره به سریال "ملکوت" ماه مبارک رمضان، تأکید کرد: وقتی در چند سال اخیر به سریال‌های رمضانی نگاه می‌کنم واقعاً جای موضوعات معنوی و مذهبی خالیست. ما "ملکوت" را تولید کردیم که به مرگ و قیامت می‌پرداخت. بازتاب‌های خوبی داشت و در کنار "زاینده‌رود" حسن فتحی و "جراحت" محمدمهدی عسکرپور یکی از بهترین‌های رمضان بودیم. من تهیه‌کننده "دزدان مادربزرگم" نباید تلویزیون با من اینگونه برخورد می‌کرد هنوز درگیر تسویه حسابِ تلاشگران "حکایت‌های کمال" باشم. سریالی که شهرکی به عنوان سرمایه برای تلویزیون به جا گذاشت. این تهیه‌کننده قدیمی خاطرنشان کرد: ریزش مخاطبِ تلویزیون دلیلش تعدد شبکه نیست بلکه یکی از آسیب‌های محرز، تهیه‌کنندگان همیشگی تلویزیون‌اند که در دامنه بسته‌ای قرار گرفته‌اند و کسی را راه نمی‌دهند. نیاز به تنوع ژانر، خلاقیت و نوآوری داریم و باید مخاطبین کارهای متنوعی را پای تلویزیون ببینند. کارها هم بین چند تهیه‌کننده می‌چرخد و بقیه کار نمی‌کنند یا به آنها کار نمی‌دهند. آنقدر کارهایی بوده که در شوراهایشان بدون تصویب مانده و مجوز ساخت نگرفته‌اند؛ دلیل آن ارتباط سالاری است.

وی با اشاره به اینکه تلویزیون بسیار خوش استقبال و بدبدرقه است، درباره پذیرفتن تهیه‌کنندگی سریال "حکایت‌های کمال" گفت: من اگر اسفندماه ۱۳۹۶ دوباره به تلویزیون آمدم بنابر خواست مدیریت فیلم کودک و نوجوان بود. آمدیم کار کردیم و چندین برابر هزینه کردیم تا کاری با کیفیت و لوکیشن جذاب و دیدنی در معرض دیدگان مخاطب قرار گیرد. فیلمنامه اپیزودیک ۳۰ دقیقه‌ای را به ۴۵ دقیقه سریالی تبدیل کردیم تا برای بیننده جذاب‌تر باشد. و کلی اتفاق دیگر که در برآوردهای سازمان صداوسیما دیده نشده بود و البته کاری که برای شهرک کمال کردم برای مجموعه‌ای ۱۵۰ قسمتی چند فصله بود اما الان هنوز تسویه حساب فصل اول "حکایت‌های کمال" باقی مانده و مسئولیت پرداخت را به شخصی دیگر واگذار کرده‌اند. این کار اصلاً حرفه‌ای نیست و حالا که شنیده‌ام قرار است فصل دوم این مجموعه را هم به تهیه‌کننده دیگری واگذار کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.