سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۵

سلبریتی های بی سواد؛

چگونه الناز شاکردوست با تکرار مسیر مهناز افشار جدی گرفته شد؟

الناز شاکردوست

سینماپرس: الناز شاکردوست در شرایطی با آثار اخیری که بازی کرده و در نهایت کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر، به عنوان یک بازیگر جدی به رسمیت شناخته شد و اکنون برای نقش‌های آثار مهم مورد توجه است که پیش از این تصور نمی‌شد، او چنین مسیری را طی کند و دورنمای متفاوتی برای این بازیگر زن سینمای ایران مطرح بود؛ اما شاکردوست چگونه توانست تغییر مسیر دهد و جدی گرفته شود؟

به گزارش سینماپرس، او را با لیسانس رشته نمایش و طراحی صحنه از دانشگاه آزاد تهران مرکز یا فوق لیسانس هنر نمی‌شناختند، بلکه با «مجردها»، «گل یخ»، «چه کسی امیر را کشت؟»، «چند می‌گیری گریه کنی»، «کیش و مات»، «دو خواهر»، «شرط اول»، «تو و من»، «آتیش بازی» و شماری دیگر از فیلم‌های سینمای بدنه می‌شناختند که با تلاش‌هایی ناموفق برای دیده شدن در سینمای جدی‌تر و هنری نظیر اتوبوس شب همراه شده بود؛ کاراکتری که الناز شاکردوست به مرور از خود خلق کرده و برای تداوم حضور در سینما، به آن تداوم بخشیده بود.

این واقعیتی تلخ در سینماست که اگر فاصله‌ای قابل توجه میان حضور یک بازیگر مقابل دوربین بیفتد، بازگشتش به سینما چندان ساده نیست؛ کما اینکه برخی بازیگران سینمای ایران که چند سال در خارج از ایران به سر می‌بردند و از سینما به کلی فاصله گرفتند، دیگر نتوانستند نقش مناسبی بگیرند. یکی از تکنیک‌های عبور از سینمای تجاری و بازگشت به سینمای هنری که اعتبار نزد منتقدین و مخاطبان جدی سینما به وجود می‌آورد و کارگردان‌های صاحب سبک را ترغیب می‌کند تا به بازیگر تجاری نقش جدی‌تر بدهند، فاصله گرفتن از کاراکتری است که او با آن مشهور است.

چگونه الناز شاکردوست با تکرار مسیر مهناز افشار به سیمرغ رسید؟

چنین تغییری نیازمند رد همه پیشنهادهای تجاری و قبول پیشنهادهای هنری با دستمزدی شاید یک پنجم تا یک دهم سینمای تجاری باشد و این با ریسک همراه است، چون ممکن است هیچ پیشنهاد جدی به بازیگر تجاری داده نشود و بازیگر چند سال از فرصت بازیگری‌اش را از دست بدهد و حتی به کلی در فضای سینما محو شود. پیش از این، مهناز افشار با موقعیت مشابهی مواجه بود؛ بازیگری که با فیلم‌های متعلق به سینمای بدنه نظیر «شور عشق»، «زهر عسل»، «کما»، «تله»، «آکواریوم» و «آتش بس»، خود را یک بازیگر صرفاً تجاری با قابلیت محدود در بازیگری معرفی کرده بود، تصمیم گرفت تغییر جهت بدهد.

مهناز افشار از سال هشتاد و هفت با «شبانه روز» به کارگردانی امید بنکدار و کیوان علیمحمدی، «دعوت» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا و «شیرین» به کارگردانی عباس کیارستمی کوشید نشان دهد توان بازی در فیلم‌های جدی‌تر را دارد و اگرچه حضور در سینمای بدنه را نیز تداوم بخشید و در فیلم‌هایی چون «پسر آدم، دختر حوا» و «پوپک و مش ماشاالله» نیز بازی کرد اما در مقابل سینمای هنری به خصوص در دریافت دستمزد و اولویت بندی نسبت به آثار تجاری انعطاف نشان داد، چرا که به خوبی درک کرده بود، با افزایش سن تنها به عنوان یک بازیگر دارای توانایی بازی در فیلم‌های هنری می‌تواند به حضور مستمرش مقابل دوربین تداوم بخشد.

چگونه الناز شاکردوست با تکرار مسیر مهناز افشار به سیمرغ رسید؟

همکاری مهناز افشار با مازیاری میری در «سعادت آباد»، با بهرام توکلی در «بیگانه»، با بهمن فرمان آرا در «دلم می‌خواد»، با عبدالرضا کاهانی در «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا»، با بهروز شعیبی در «دارکوب»، با مهدی کرم پور در «پل چوبی»، با وحید امیرخانی در «شاه کش»، با محسن تنابنده در «قسم» و با صفی یزدانیان در «ناگهان درخت» بخشی از موفقیت این بازیگر زن سینمای ایران است که اکنون در میانسالی نیز پیشنهادهای فراوانی نه صرفاً برای بازی در فیلم‌های تجاری که برای نقش آفرینی در فیلم‌های جدی و نقش‌های مهم دارد و در عین حال او بارها کاندیدا و برنده جوایز متعددی نموده است.

الناز شاکردوست آگاهانه یا خودآگاه مسیر مهناز افشار را در پیش گرفت و به عنوان بازیگری که در یک سال تا پنج یا شش فیلم بازی می‌کرد، ابتدا شروع به رد تعداد بالایی از فیلمنامه‌ها کرد و در سینمای تجاری گزیده کار شد و سپس از سال ۹۳  ترجیح داد با دستمزد کمتر در فیلم‌های هنری بازی کند و به شکل جدی از سینمای بدنه و آثار تجاری فاصله بگیرد. بدین ترتیب در سال ۹۴ اساساً کار نکرد و در سال ۹۵ با فیلم «خفگی» به کارگردانی فریدون جیرانی چهره‌ای متفاوت از خود ارائه کرد و کوشید نشان دهد چیزی فراتر از زیبایی برای عرضه در سینمای ایران دارد.

چگونه الناز شاکردوست با تکرار مسیر مهناز افشار به سیمرغ رسید؟

شاکردوست در سال ۹۶ نیز تنها در فیلم «سراسر شب» به کارگردانی فرزاد موتمن بازی کرد و این گزیده کاری را با «شبی که ماه کامل شد» اثر نرگس آبیار تداوم بخشید و این زنجیره را به «مطرب» تازه ترین فیلم مصطفی کیایی و «من می‌ترسم» چهارمین فیلم بهنام بهزادی گره زد. حالا کارگردان‌های جدی‌تر به این بازیگر زن سینمای ایران اعتماد می‌کنند و این اتفاق تازه‌ای در مسیر بازیگری است که قطعاً خود او به اهمیت این تغییر فضا برای ماندگاری‌اش در سینما واقف است.

شاکردوست احتمالاً در سال‌های پرکاری‌اش در سینمای تجاری اینقدر درآمد داشته که اکنون نیازمند بازگشت به مسیر گذشته نباشد؛ بنابراین، اگر قصد دارد تا دهه سوم بازیگری‌اش را نیز تجربه کند، باید به دستمزدهای کمتر و نقش‌های ولو کوچک در فیلم‌های با سناریوهای درخشان و کارگردان‌های جدی فکر کند و هیچ لحظه‌ای از تلاش برای بهبود تکنیک بازیگری‌اش و شکستن خودش فاصله نگیرد. بازیگران به خصوص در سینمای ایران زمانی تمام می‌شوند که به تیپ شکل گرفته از آنها در سینما قانع هستند و بازی در برخی نقش‌ها را کسر شأن خود می‌دانند و یا فقط یک جنس نقش را انتخاب می‌کنند.

*تابناک 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.