یکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۳

سرمایه‌گذاری که به لحاظ اقتصادی نقاط مبهمی دارد؛

سلبریتی‌ها و سرمایه‌های مشکوک با هم هستند؟

مراسم اکران فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم

سینماپرس: «ما همه با هم هستیم» یکی از پرهزینه‌ترین آثار سینمایی سال‌های اخیر، برای اکران عید فطر آماده می‌شود.

به گزارش سینماپرس، این اولین مراسم افتتاحیه یک فیلم در ایران است که بین عموم مردم برای حضور در آن بلیت فروشی می‌شود. دست‌اندرکاران فیلم اعلام کرده‌اند تمام عواید فروش بلیت‌ها برای کمک به سیل‌زدگان اختصاص خواهد یافت. از ویژگی‌های بخش خصوصی این است که می‌تواند چنین پول‌هایی را با چنین عناوینی از مردم دریافت کند اما هیچ کانال مشخصی برای راستی‌آزمایی عمل به وعده‌هایش قرار نداده باشد. بین ۱۴ تا ۲۰ میلیارد تومان برآورد هزینه‌های ساخت این فیلم شده و اعلام کرده‌اند که کل فروش فیلم، به سیل‌زدگان ایران اختصاص خواهد یافت. این قضیه از آنجا که هیچ توجیه معقولی به لحاظ اقتصادی ندارد، منابع مالی پروژه را به‌شدت زیر سوال می‌برد. گرچه به هر حال سرمایه‌گذاری ۱۴ تا ۲۰ میلیارد تومانی روی یک فیلم تجاری در سینمای ایران از یک منطق قابل توجیه اقتصادی برخوردار نیست. این فیلم باید بین ۴۲ تا ۶۰ میلیارد تومان بفروشد تا صرفا هزینه و سرمایه اولیه‌اش برگردد و در بازار بی‌ثبات امروز ایران که ارزش نقدینگی گاه به روز و ساعت افت می‌کند، هیچ‌کس با توجیه اقتصادی سالم، چنین سرمایه‌گذاری هنگفتی را برای تولید یک فیلم سینمایی نمی‌کند. به مردم برای حضور در این مراسم بلیت فروخته شده است اما مهران مدیری، لیلا حاتمی، جواد عزتی، مانی حقیقی، ویشکا آسایش و خیلی‌های دیگر نیامدند. کسانی که برای عکس گرفتن با این سلبریتی‌ها پول داده بودند و حالا چیزی گیرشان نیامده اعتراض می‌کنند.

دست‌اندرکاران فیلم اعلام می‌کنند که این چهره‌ها به دلیل سفر و مشغولیت فیلمبرداری نتوانستند در مراسم حاضر باشند. می‌شود باز از آنها پرسید که پس چرا بلیت فروختید؟ آیا نمی‌توانید پول بلیت را به دلیل خلف‌وعده‌ای که شد برگردانید؟ اگر قرار است این پول صرف کمک به سیل‌زدگان شود، نباید از راه غش در معامله به دست بیاید... اما آیا از کسانی که در سال ۱۳۹۸ و پس از این‌همه بلوغ و آموختگی جامعه در رابطه با سلبریتی‌ها، همچنان برای ملاقات نزدیک با چنین افرادی و گرفتن چند عکس برای قرار دادن در شبکه‌های اجتماعی، پول می‌دهند و صف می‌کشند، می‌شود توقع داشت که چنین سوال‌هایی بپرسند؟ سلبریتی‌ها به‌طور تصادفی و اتفاقی همه‌شان با هم به مسافرت نرفته‌اند. این را هم اهالی سینما خوب می‌دانند که خردادماه، فصل پررونقی برای فیلمبرداری پروژه‌ها نیست و حالا که با ماه رمضان مصادف شده و حتی برای کسانی که نمی‌خواهند روزه بگیرند، مشکلات فراوانی در ملأعام ایجاد می‌کند، این رونق کمتر هم شده است.

  سابقه سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم»

سلبریتی‌ها نیامدند چون دفعات قبل که در چنین افتتاحیه و اختتامیه‌هایی برای فیلم‌های هادی رضوی، محمد امامی، احسان دلاویز و حسین هدایتی حضور پیدا کردند، برایشان چیزهایی در حافظه جمعی و رسانه‌ای کشور ثبت شد که حالا کار دست‌شان داده است. بله، سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم» به لحاظ اقتصادی نقاط مبهمی دارد و دور از ذهن نیست که پس از امثال رضوی، امامی و هدایتی، نوبت او هم برسد. حالا سلبریتی‌ها سعی می‌کنند هر چه کمتر خودشان را قاطی این ماجرا کنند تا بعد مجبور به پاسخگویی درباره‌اش نباشند. به هر حال اکثریت جامعه مثل کسانی نیستند که امروز برای چند عکس یادگاری از سلبریتی‌ها پول می‌دهند و بلیت می‌خرند. شاید به نظر برسد این خیلی خوب است که سلبریتی‌ها دیگر بابت شرکت در پروژه‌هایی با منابع مالی مشکوک، از واکنش اجتماعی مردم می‌ترسند و نشان می‌دهد تلاش‌ها و پرسشگری‌ها و روشنگری‌های پیش از این تا حدودی جواب داده است. اما هنوز همه آن چیزی که باید به آن دست یافت، محقق نشده است. حداقل خواسته عمومی می‌تواند این باشد که هیچ پروژه‌ای بدون منابع قابل توضیح و شفافیت مالی اساسا جلوی دوربین نرود.

سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم» چه کسی است؟ با پول همین سرمایه‌گذار، «برنده باش» ساخته شد و از آنتن تلویزیون ملی پخش شد؛ برنامه‌ای که اعتراض و انتقاد علمای قم را به همراه داشت که مصداق کامل قمار است. همان کسی که هزینه‌های ساخت «رحمان ۱۴۰۰» را داد، فیلمی که مرزهای ابتذال در سینمای ایران را جابه‌جا کرد تا جایی که خود وزارت ارشاد نهایتا فیلم را از پرده پایین کشید و برای همیشه توقیف کرد. همان کسی که زوج «مدیری و گلزار» را کنار هم چیده و در چند فیلم تکرار کرده و قرار است اگر چیزی مانع مسیرش نشود در چندین فیلم دیگر هم تکرار کند. سلبریتی‌ها بهتر از رضا میرکریمی و کمال تبریزی، تهیه‌کننده و کارگردان «ما همه باهم هستیم»، متوجه شدند که کار با پول‌های مشکوک ممکن است بعدها باعث دردسر شود و برای همین به این مراسم نیامدند. طی یکی دو سال اخیر روی آنها از طرف افکار عمومی فشار سنگینی بود اما زبانه‌های آتش، تازه در حال رسیدن به دامن کسانی مثل میرکریمی و تبریزی است؛ کسانی که ارزش ذاتی کار آنها به‌عنوان فیلمساز خیلی بیشتر از بازیگران است و حیف بود که حتی در صورت پایان یافتن دوره اوج کارشان در سینما؟ درگیر این فضا شوند.

سجاد خواجه علیجانی یک ثروتمند نامرئی در سیستم اقتصادی ایران است که نه سن و سال بالایی دارد، نه پیشینه‌ای که به هیچ طریقه معقولی بتواند صعود او از یک جایگاه معمولی به این پایه از توانایی اقتصادی را توجیه کرد. به‌رغم اینکه اطلاعات ثبتی خواجه‌علیجانی در دسترس قرار دارد، هم‌اکنون مشاهده می‌شود که هیچ شرکتی به نام او و حتی به نام پدر و برادرش که سال ۱۳۸۹ با هم شرکت «گلپا رایان ویستا» را در محله نارمک تهران تاسیس کرده بودند، نیست. این شرکت با سرمایه اولیه ۱۰۰ هزار تومان به ثبت رسیده و سجاد علیجانی نه‌تنها اطلاعات خودش و خانواده‌اش، بلکه همه چیز را درباره این شرکت پس از آنکه ارتباطش با این مجموعه مشخص شد و در رسانه‌ها پیچید، به‌طور کامل از فضای وب حذف کرد. پس از اینکه ماجرای تقلب برنامه «برنده باش» در مسابقات پیامکی جشنواره جام‌جم مشخص شد، برای اولین بار توجهات به سمت اسپانسر این برنامه رفت که براساس اعلام پلیس فتا، فرد خاطی به مراجع قضایی معرفی شده است. با اینکه بارها به‌طور رسمی و از زبان شخصیت‌های مختلف، علیجانی مالک اپلیکیشن «برنده ‌باش» معرفی شده، براساس سایت این مسابقه، شرکت «افکار ایرانیان هوشمند» مالک اپلیکیشن این ‌برنامه اعلام شده است. شرکتی که حتی یک سایت هم ندارد و جالب‌تر آنکه نام علیجانی در فهرست مالکان آن نیست و سیدمسیح ‌قریشی و رومینا ثابت‌انصاری آن را در خرداد ۹۱ تاسیس کردند و با عنوان مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره اداره می‌کنند. ‌

علیجانی به همراه پدرش، در خرداد ۹۶ شرکت «گلپا تجارت جهانی ایرانیان» که نام آن شباهت زیادی به شرکت رایانه‌ای قبل‌شان داشت را تاسیس کردند. موسسانی که ‌فقط چهار ماه پس از راه‌اندازی، تمام سهام خود را به دو خانم واگذار می‌کنند و از آن خارج می‌شوند. در عین‌حال همین شرکت، مالک ‌اپلیکیشن «تیک» است. درواقع از مهرماه ۹۶ تاکنون هیچ شرکتی به نام رضا و سجاد خواجه‌علیجانی ثبت نشده است و هیچ ردپای مستقیمی از ‌علیجانی‌ها نمی‌توان پیدا کرد. در حقیقت پیش از آن هم تنها همان شرکت کوچک رایانه‌ای در محله چمن غربی هفت‌حوض نارمک به نام علیجانی‌ها بود و به لحاظ قانونی و قابل پیگرد، مشخص نیست که این همه ثروت طی همین چند سال محدود، از کجا و چطور به دست آمده است. در روزنامه حمایت که متعلق به قوه قضائیه است، در ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ یک آگهی منتشر شده است که اعلام می‌کند فردی به اسم سیدمحمد مقدسی، دادخواستی علیه سجاد خواجه‌علیجانی فرزند رضا به اتهام کلاهبرداری مرتبط با رایانه داشته است.

این آگهی اعلام می‌کند که «حسب دستور دادگاه طبق موضوع ماده تجویز ماده ۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی به علت مجهول‌المکان بودن خوانده و درخواست خواهان مراتب یک نوبت در یکی ازجراید کثیرالانتشارآگهی می‌شود تا خوانده پس از نشر آگهی و اطلاع از مفاد آن به دادگاه مراجعه و ضمن اعلام نشانی کامل خود نسخه دوم دادخواست و ضمائم را دریافت و در وقت مقرر فوق جهت رسیدگی حاضر گردد.» چنانکه مشاهده می‌شود، حتی قوه قضائیه هم از محل زندگی سجاد علیجانی اطلاع دقیقی ندارد تا دادخواست را به دست او برساند. علیجانی در پشت صحنه «برنده باش» و فرش قرمز «ما همه با هم هستیم» قدم می‌زند اما معلوم نیست کجا زندگی می‌کند، کدام شرکت به نام اوست و انگار این همه پول را در فضایی نامرئی خلق کرده است. او حتی تمام اطلاعاتی که از خود و پدرش در فضای وب وجود داشت را حذف کرده است. سجاد علیجانی به همراه پدرش در سال ۱۳۸۹ شرکت «گلپا رایان ویستا» را در نارمک تهران با سرمایه اولیه ۱۰۰ هزار تومان ثبت کرده و سال ۱۳۹۲ به‌عنوان شهروند اصفهان در مسابقات بازی‌های رایانه‌ای «کلاه‌ قرمزی» به‌عنوان شرکت‌کننده‌ای از اصفهان حضور می‌یابد و یک دستگاه گوشی تلفن همراه گلکسی S۴ سامسونگ به‌عنوان برنده مرحله اول جایزه می‌گیرد.

او از آن سال تا به حال غیب می‌شود و ناگهان به‌عنوان یک مولتی‌میلیاردر که ۲۰میلیارد تومان خرج یک فیلم کرده و گشاده‌دستانه می‌گوید تمام فروش آن را به سیل‌زدگان تقدیم خواهد کرد، ظاهر می‌شود. علیجانی در این سال‌ها از کانال تلگرامی «خروس جنگی» که مطالب سرگرمی‌ساز منتشر می‌کرد تا تاسیس پنجره‌های پاپ‌آپ در فضای وب ایران، فعالیت‌های این‌چنینی متعددی انجام داده است که به نظر مختصر و کم‌اثر می‌رسند اما اینها همگی با آن چیزی که حیطه اصلی فعالیت اوست ارتباط دارند. سجاد علیجانی تا به حال هیچ‌گاه این خبر منتشر شده را تکذیب نکرد که در تولید پول مجازی بیت‌کوین فعال بوده است و از درگاه‌های مختلفی مثل یک کانال تلگرام گرفته تا پنجره‌های مزاحمی که موقع سرچ گوگل جلوی چشم افراد باز می‌شوند، برای ساختن بیت‌کوین، از کاربران بی‌خبر، از حجم اینترنت پولسازی می‌کند. معاشرت او با ستاره‌ها ممکن است صرفا باانگیزه مخفی کردن منابع اصلی درآمدش یا اصطلاحا پولشویی صورت نگیرد، بلکه این اقدامات جزء مستقیمی از فعالیت‌های او برای ساختن پول مجازی باشند.

بزرگ‌ترین خصوصیت سلبریتی‌ها که با گسترش فضای مجازی بیشتر از پیش میدان پیدا کردند این است که می‌شود آنها را گرداب بزرگی برای مصرف اینترنت توسط کاربران عادی دانست. این یعنی یک بازار داغ برای سازندگان بیت‌کوین که در صورت به کار رفتن هدایت شده آن، می‌تواند به شکلی غول‌آسا پولساز باشد. گذشته از اینکه بیت‌کوین برای امنیت اقتصادی ایران یک خطر جدی است. دزدیدن حجم از مخاطبان بی‌خبر یک جرم محرز است و دستگاه‌های مختلفی را در کشور راجع‌به اینکه چرا تاکنون درخصوص چنین موردی برخوردی نشده، ملزم به پاسخگویی می‌کند.

*فرهیختگان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.