یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۳

نگاهی به فیلم "کریستوفر رابین"

آیا والت دیزنی ۹۵ ساله بازگشت به آغوش خانواده را تبلیغ می‌کند؟

فیلم«کریستوفر رابین»

سینماپرس: فیلم«کریستوفر رابین» یکی از آثاری است که موج محبوبیت کمپانی والت دیزنی را چندین برابر کرد.

به گزارش سینماپرس، فیلم «کریستوفر رابین» برداشتی آزاد از مجموعه کتاب‌های وینی-د-پو یا وینی پو (Winnie-the-Pooh) معروف به «پو خرسه» است. مجموعه‌ای که نخستین کتاب آن در سال  ۱۹۲۶ منتشر شد و زندگی نویسنده‌اش «آلن الکساندر میلن» که با شوک حضور در جنگ جهانی اول می‌زیست را دگرگون کرد.  

آلن الکساندر میلن در کنار فرزندش کریستوفر رابین

فیلم «کریستوفر رابین» یکی از آثاری است که موج محبوبیت کمپانی والت دیزنی را چندین برابر کرد. دختران والت دیزنی  از جمله علاقه‌مندان داستان‌های پو بودند و همین موضوع دیزنی را در ۱۹۶۶ بر آن داشت تا این داستان‌ها را به فیلم تبدیل کند.   نخستین فیلم بلند پویانمایی پو در ۱۹۷۷ با عنوان «ماجراهای بسیار وینی پو» منتشر شد، پو پس از میکی ماوس، دومین شخصیت دوست داشتنی و قابل اعتماد مجموعه کارهای دیزنی از نظر مردم جهان است.

مهمترین شخصیت داستانی این کتاب در کنار پو، کریستوفر رابین است که مثل سایر عروسک‌های این مجموعه بسیار محبوب است. پسر بچه‌ای که با عروسک‌های زنده و سخن‌گو رابطه بسیار خوبی دارد. فیلم کریستوفر رابین که از سیمای جمهوری اسلامی به نمایش درآمد، برداشتی دنباله‌دار و خودساخته از قهرمان کودک مجموعه داستان‌های وینی دپو است و الکس راس پری، تام مک کارتی، آلیسون شرودر، (فیلمنامه نویسان) شخصیت کریستوفر رابین و عروسک‌های زنده را در روایت مستقل توسعه داده‌اند.  

تقریبا شبیه همان برداشت و روش روایی که «استیون اسپیلبرگ» یکبار در فیلم «هوک» از آن استفاده کرد. فیلم هوک به بزرگسالی «پیترپن» و بازگشت او به سرزمین «ناکجاآباد» (NEVERLAND) و مواجه دوباره‌اش با کاپیتان هوک می‌پرداخت.

فیلم «کریستوفر رابین» محصول ۲۰۱۸ از همان فرمول استفاده شده در فیلم هوک استفاده می‌کند و بزرگسالی این شخصیت را در روایتی بسط و توسعه داده شده، دنبال می‌کند. فیلم «کریستوفر رابین» با مجموعه‌کتاب‌ها، فیلم‌های داستانی، سریالی و سینمایی این مجموعه بسیار متفاوت است و دیگر با یک پسر بچه مواجه نیستیم.

در این فیلم «کریستوفر» پسر بچه بازیگوش سابق، در بزرگسالی کارمند یک شرکت چمدان سازی در لندن پس از جنگ است و ناچار می‌شود همسر و تنها دخترش را به خارج از شهر بفرستد تا برای اخراج بیست درصد از پرسنل شرکت چاره‌ای بیندیشد. وقتی خسته و مستاصل می‌شود در پارک ناگهان با «وینی دپو» خرس عروسکی دوران کودکی‌اش  روبرو می‌شود.

«مارک فورستر» کارگردان سرشناس که با برگردان اقتباس رمان «بادبادک‌باز» در ایران شهره است، برای اولین بار و به طرز خلاقانه‌ای حیوانات عروسکی و دوستان شخصیت کریستوفر رابین در مجموعه‌کتاب‌های وینی دپو و دوستانش را در دوران بزرگسالی به یاری کریستوفر می‌آورد.

عروسک‌ها در سفری جادویی، نشان می‌دهند آنقدر کریستوفر را  دوست دارند که جرات کرده‌اند ایمنی و آرامش جنگل صد هکتاری را رها کنند و برای کمک به او به لندن بیایند و  ماجراهای خارق‌العاده‌ای را رقم می‌زنند.  ظهور شخصیت‌های خیالی دوران کودکی ابتدا برای کریستوفر ناراحت کننده حتی شرم‌انگیز است، چون او تنها کسی نیست که می‌تواند آن‌ها را ببیند. دقیقا ترکیب و شمایل فیلم برگرفته از مجموعه کتاب‌های وینی دپو گرفته شده، اما گسترش روایت اولیه، فیلم را با تغییر سن و سال شخصیت محوری متناسب کرده و زاویه دید تازه‌ای به شخصیت‌های این مجموعه اضافه می‌شود.

«کریستوفر رابین» همواره مجذوب کننده کوچولو، بزرگ شده و در بزرگسالی یک دختر کودکسال دارد و آنچه این فیلم را جذاب می‌کند، رابطه این پدر و دختر جذاب است. فیلم پست مدرن کریستوفر رابین با ترکیب دنیای عروسک‌های دست ساز کتاب های «آلن الکساندر میلن» یادآور رئالیسم جادویی از دست رفته کمپانی دیزنی است.

فیلم «کریستوفر رابین» داستان مردی است راه گم کرده که به دامان خانواده بازمی‌گردد و این تجربه‌ در خیل عظیمی از آثار مفرح و سالم هالیوود، می‌توان جستجو کرد. مردانی که مشغله تجاری و اقتصادی فراوانی دارند و  وقتی دنبال کاری می‌روند، راه خانه و خانواده را گم می‌کنند. این موضوع حدیث نفس خالق این اثر هم هست.

«کریستوفر رابین» برداشت اصیلی سینمایی از یک اثر ادبی است  در قالب یک اثر سینمایی بسیار قابل اعتناست و اعتبارش را از کتاب‌های پرفروش «ای. ای میلن» می‌گیرد که برای مردم همه دنیا آشناست و بخشی از کتاب‌هایی است که در نیمه دوم قرن بیستم هر پدر و مادری برای فرزندانش می‌خواند.

اما این فیلم از دنیای دیزنی بیرون می‌آید که ثروت اصلی‌اش قصه و شخصیت های شاخص است. از میکی ماوس، سیندرلا، پیتر پن، پری کوچک دریا، علاالدین، شیرشاه تا دیگر مخلوقات والت دیزنی،  شخصیت‌ها و قصه‌هایی‌اند که خریداری و انباشته شده‌اند، از جمله روایت های کریستوفر رابین و وینی دپو که در دهه ۱۹۶۰ حق برداشت و اقتباس سینمایی آنرا خریداری شد و سال ۲۰۱۱ نسخه تازه‌ای از وینی دپو عرضه شد.

«مارک فورستر» کارگردان فیلم های پرخرجی و باشکوهی مثل ذره‌ای آرامش (uantum of Solace)، در دوره جدیدی جیمز باند را ساخت و «جنگ جهانی زی» را در مورد مبارزه با زامبی‌ها، فورستر فراموش نشدنی یک دهه قبل را محو کرد.

در کارنامه او آنچه به فیلم کریستوفر رابین مربوط می‌شود فیلم «یافتن ناکجاآباد»، داستان ابتکاری نوشته شدن کتاب پیتر پن است که تم مشابهی دارد و واقعیت مرتبط درباره با رئالیسم جادویی را برررسی می‌کند.

در مورد فیلم کریستوفر رابین کمی طول می‌کشد که فیلم برای مخاطب جا بیفتد، اما نتیجه اثر بسیار شیرین است. پیام کلی فیلم در چهارچوب فیلم‌های دیگر شرکت دیزنی، عشق به زندگی  و خانواده را با استفاده از درونمایه بازگشت به دوران بی نظیر کودکی تبلیغ می‌کند.

در لحظات تلخ بزرگسالی که مسئولیت‌های زندگی می‌تواند روح انسان را غافل کند، زوایه دید همیشگی والت دیزنی، اشاره مستقیم به خانواده و محبت همسر و فرزندان است. در یکی از صحنه‌های اولیه فیلم کریستوفر رابین بزرگ شده همسر و فرزندش را به مسافرت تفریحی می‌فرستد و کارش را بهانه می‌کند که در شهر بماند و به کار دردناک اخراج کارمندان برساند. همسر کریستوفر رابین بزرگسال به او یادآور می‌شود که سال‌هاست لبخند او را ندیده است. این مهمترین اشاره فیلم است و ایوان مک‌گرگور یکی از چهره‌های معصوم‌تر مانده هالیوود است که می‌تواند همواره در نقش پدرعاشق خانواده، باورپذیر باشد. مک گرگور می‌تواند با یک پوزخند شیطنت آمیز نقش بزرگسالانی را ایفا کند که کودکی همچنان در نگاهشان جرقه می‌زند.

جاذبه محوری «کریستوفر رابین» این است که شخصیت‌های خیالی (عروسک های پشمالوی دوران کودکی کریستوفر رابین) را  زنده می‌کند و با واقعیت چندین سال بعد زندگی او  در لندن پس از جنگ جهانی دوم درمی‌آمیزد.

با این حال فضای فیلم مالیخویایی و غم انگیز نمی‌شود. اگر فورستر ذره‌ای در مورد فیلم مرتکب اشتباه می‌شد، فیلم تبدیل به اثر ترسناکی می‌شد که نمی‌توانست با مخاطب هدفش ارتباط برقرار کند. فورستر در تمام آثار  سینمایی شاخص خود به  عینت گرایی و ناتورآلیسم افراطی در متن فیلم بادبادک‌باز (رمان خالد حسینی) اصرارد دارد. حتی در فیلم «یافتن ناکجاآباد» که صمیمانه‌ترین اثر اوست به دلیل لحاظ کردن شاخصه‌های ناتورالیستی، نمی‌تواند مولفه تخیل را به یک شاخصه در اثرش تبدیل کند و به همین دلیل در این اثر کمی میان فانتزی متعادل، واقعیت و تخیل درمانده می‌شود.

به همین دلیل از منظر ژنریک فیلم اثر کاملی نیست و پایان اثر دچار یک تشویش ضد والت‌ دیزنیستی می‌شود. البته پستانسیل‌های داستانی این روایت است که حس سرخوشانه ممتد را القا می‌کند اما اگر فیلمی پیرو مکتب اسپیلبرگ ساخته بود، کلیت اثر از آنچیزی که ساخته شده، بهتر از حد انتظار می‌شد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.