یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۹

هیچ‌کس از پلیس کتک‌خور حساب نمی‌برد

اقتدار نیروی انتظامی کجای آثار نمایشی ماست؟!

رضا عطاران

سینماپرس: نبود دو گزاره مهم «اقتدار» و «باورپذیری» پلیس در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، در نحوه برخورد افراد جامعه با نیروهای انتظامی تاثیر غیرقابل انکاری دارد.

نبود دو گزاره مهم «اقتدار» و «باورپذیری» پلیس در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، در نحوه برخورد افراد جامعه با نیرو‌های انتظامی تاثیر غیرقابل انکاری دارد. بالا رفتن آمار انتشار ویدئو‌های کوتاه در فضای مجازی از صحنه‌های کتک خوردن و توهین به پلیس‌ها شاهدی بر این مدعاست.


چند روزی است که انتشار گسترده یک ویدئوی چند ثانیه‌ای از کتک خوردن پلیس راهور ناجا توسط راننده یک ماشین لاکچری، نشان‌دهنده عدم وجود اقتدار پلیس در اذهان جامعه است. به طور معمول در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های پلیسی به طور ناخواسته چهره‌ای مخدوش و غیر قابل باور از این قشر در بین مخاطبان ترسیم می‌شود. به غیر از چند نمونه انگشت‌شمار، اغلب آثاری که در این ژانر ساخته شده یا ساخته می‌شوند گاهی کندذهنی و نادیده انگاشتن برخی مشهودات و معلومات جانمایی شده در قصه آنها، باعث خنده مخاطب و حتی عصبانیت بیننده برنامه می‌شود. ارائه تصویر غیرواقعی از پلیس باعث می‌شود که اقتدار حضور مأموران پلیس در جامعه احساس نشود، اما در مقابل در اکثر قریب به اتفاق آثار خارجی با محوریت کار‌های پلیسی، می‌بینیم که چه در فیلم و چه در عالم واقع کسی نمی‌تواند حتی پلیس را لمس کند چه برسد به اینکه با وی درگیری فیزیکی ایجاد شود، البته در کنار این نمایش تصویری تسلط، حمایت قدرتمندانه از نیرو‌های پلیس در کنار سختگیری‌های قانونی نسبت به اشتباهات آنها، تکلیف مخاطب را در مورد تأمین امنیت از سوی پلیس و در عین حال زیر ذره‌بین بودن رفتار آن‌ها با مردم، روشن می‌کند. متأسفانه گاهی اوقات در کنار عدم نمایش اقتدار لازم پلیس در رسانه، اظهارات و اقدامات شبه روشنفکری برخی مسئولان در کیفیت حمایت و حضور ازپلیس‌ها باعث جری شدن و دریدگی بیش از پیش خلافکاران و متعرضان به امنیت و حقوق شهروندی افراد جامعه می‌گردد، به طور مثال در جریان قانون‌شکنی عده‌ای تحت عنوان «دراویش» در شمال تهران که منجر به شهادت چند نفر از نیرو‌های انتظامی و بسیجی شد، شاید یکی از دلایل بروز آن فاجعه عدم اجازه برخورد مقتدرانه و متناسب نیرو‌های انتظامی با اخلالگران بود، چه اینکه وقتی ملزومات اقتدارساز پلیس در مواجهه با اراذل و اوباش، از آن‌ها گرفته می‌شود، طرف قانون‌شکن متوجه عدم اراده جدی برخورد با اعمال ضد امنیتی‌اش در میان مسئولان تصمیم گیر شده و با گستاخی بیشتر به سوی مأمور انتظامی خلع سلاح شده هم تیراندازی می‌کند و هم به سبک داعش با اتوبوس از روی مأموران رد می‌شود.


اثرگذاری رسانه در دفاع از برخورد مقتدرانه پلیس با خلافکاران و قانون‌شکنان همان قدر تاثیرگذار و نتیجه‌بخش است که عدم حرکت در این مسیر باعث رشد فزاینده تعداد ویدئو‌هایی از کتک خوردن مأمور حفظ نظم و قانون توسط برخی اشخاص شده است. دلیل دیگری که در این باره می‌توان طرح کرد به محاق رفتن ژانر پلیسی در میان آثار سینمایی است. مخاطب تنها نقشی که از پلیس در سینما می‌بیند این است که نیروی انتظامی مسئول به هم خوردن همه مجالس شادی جامعه معرفی می‌شود یا اینکه پلیس فقط برای دستگیری و بازداشت کسانی اقدام می‌کند که جزو افراد فرودست جامعه هستند. چه اینکه این افراد نه در گستره آقازادگی تعریف می‌شوند و نه فرزند صاحبان نفوذ و قدرت (مالی، سیاسی و...) هستند. در واقع به غیر از ظلم پلیس به افراد فرودست و عادی جامعه به خاطر نداشتن پارتی و نفوذ، همین مأموران در مقابله و مواجهه با قانون‌شکنی‌های آقازاده‌ها دچار یک انفعال مطلق هستند، چون توان ایستادگی مقابل دستور خلاف قانون مافوق خود را ندارند!


خب! یک چنین پلیسی که در سینما فقط مأمور دستگیری قشر ضعیف جامعه، بر هم زدن مجالس شادی مردم، هیچ‌کاره بودن در مواجهه با آقازاده‌هاست و در مدیوم تلویزیون هم اصلاً تصویر واقع‌گرایانه‌ای ندارد، بدیهی است که مستحق کتک خوردن و نمایش فیلم این خفت و تحقیر در فضای مجازی است!


در غیر این صورت اگر خواهان اقتدار پلیس هستیم باید از طریق تلویزیون، سینما و... در ذهن افراد جامعه مأمور بودن در کنار مسئول بودن پلیس را به شکلی درست و واقعی تئوریزه کنیم تا مردم از حضور و وجود پلیس، امنیت و اقتدار و البته مسئول بودنش را احساس و مشاهده کنند.

*جوان آنلاین

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.